هیچ نظام سیاسی دردنیا وجوندارد که مسبتد نباشد

تظاهرات که در مصر ،تونس،یمن، ایران... اتفاق می افتد مبنای حرکت انقلابیون را نظام دموکراسی شکل میدهد.

دراین باره می توان ادعا نمودکه نظام سیاسی دردنیا وجودندارد که مستبد نباشد. نظام دموکراسی تنها مشروعیت حاکمیت را تقویت می بخشد. این طریقه دیگر استثمار واستعمار است که قدرت های دنیا وحاکمان مستبد یک کشور تلاش می ورزند تا اراده مردم را مشروعیت اعمال خود تلقی بکنند تنها رای دادن مردم برای بر گزیدن زمامدار کافی نیست در یک نظام دموکرات بل آنجه مهم تلقی می گردد خدمت صادقانه حاکمان یک کشور به نفع مرد م کشورش است. بیابند زمامداری را که جز نفع شخصی ونفع قومی یا به نفع تیم سیاسی خود به نفع کلی کار نموده باشد ونتیجه بخش هم باشد هرگز در تاریخ بشریت چنین عملی دریافت نمی گردد. تنها راه مطلوب که هدف مردم است خدمت صادقانه حکومت به مردم است حتی شاهی مطلقه باشد. نظام دموکراسی که به مردم یک کشور سودآورنباشد هیچ کاری نیست که جوانان مبارز جان های شان را فدای این نظام نمایند.

ریس جمهور کرزی باید به مشکلات خاتمه دهد

حاجی محمد محقق رهبر حزب وحدت مردم افغانستان ونمایند ه مردم کابل در مجلس نمایندگان در دوازده هم ربیع الاول که مصادف است به میلاد نبی در مسجد فاطمة الزهرا به سخن پرداخت درنخست میلاد نبی را به مردم مسلمان جهان وبشریت تبریک گفته پیرامون شخصیت نبی اکرم صحبت نموده وبعد از ریس جمهور کرزی خواستار شد که ریس جمهور باید به مشکلات خاتمه دهد. هم چنان برای زرومندان نیزیادآورشد که امروز نباید از سلاح زور سخن گفت باید در جامعه دموکراسی از استدلال ومنطق حرف زد. سلاح های که همیشه مردم این کشور را به کام مرگ کشانیده بر زمین گذاشت . راه حل جز بحث واستدلال آموختن علم ودانش برای پیشرفت کشور دیگر هنجاری وجودندارد.

 وهم چنان به مردم خود گفت که باید برای آبادی وپیشرفت وطن به آموختن علم تلاش ورزند.

ودراخیر اتحادیه محصلین کابل را افتتاح وبازگشایی نمود.

ما جوانان حرکت انقلاب علمی از سخنان مسالمت آمیز حاجی محمد محقق حمایت نموده واز تمام رهبران سیاسی خواهشمندیم که دیگر راه زور را مسدود نمایند ویکبار بر سرنوشت کشور متوجه شوند.

دخول ارتش سرخ شوروی به افغانستان

دخول ارتش سرخ شوروی به افغانستان

دخول ارتش سرخ شوروی به افغانستان به عنوان اشغال این کشور از طرف شوروی سابق در نزد تاریخ نگاران تلقی می گردد.

ارتش سرخ شوروی با پیکارهای سخت شان با مردم شریف کشورما صدها طفل را یتیم وصدها ی دیگر رامعیوب ساختند.

کسانانی به نام مجاهد  تربیه شده پاکستان دوست نزدیک امریکا به قیام برخیستند وجهاد را برعلیه ارتش سرخ شوروی دراین کشور برپاکردند. خواست امریکا شکست شوروی سابق وکامیابی امریکا بود تادرآینده زمینه را مساعد بسازد که خود درافغانستان وخاورمیانه جا پیدا کند. این کا رنتیجه بخش بود که امروز امریکا از جهاد مجاهدین سود برد وامروز مجاهدین را به نام ناقضان حقوق بشر وخائنین ملی درنزد مردم افغانستان معرفی نمود که این حقیقت دارد با استناد خانه جنگی های را که درافغانستان بعد از خروج نیروهای شوروی مجاهدین  به راه انداختند.

پس ما گفته می توانیم که دخول ارتش سرخ شوروی یک اشغال واستعمارِِ؛ وخروج آنها دیگر بربادی وتباهی که مردم کشورما تا کنون در دریای از امواج آتش مستبدین تاریخ می سوزند.

 

خائنین ملی درمجلس نمایندگان

خائنین ملی در مجلس نمایندگان مجلس را به بن بست تعیین ریس قراردادند این کاری است که همیشه در کشور توسط این خائنیین به جفا کشانیده شده است. افغانستان کشوری است دردمند به عیوض مرهم گذاری نمک پاشیدن در زخم ها بیشتر در این کشور مروج یافته از یک طرف خائنیین ملی این کشوررا دردوران گذشته به خانه جنگی  تبدیل کرده بودند وهزاران طفل را یتیم هزران را معیوب ساختند واز طرف دیگر امروز بر زخم های که گذاشته بودند نمک می پاشند. مرگ بر خائنین ملی کشور.

مقدمه

      درابتدا انسان ها بوسیله شکار حیوانات وثمر نباتات نیازمندی های خودرا مرفوع             می ساخت. اما این وضعیت رفته رفته به یک تحولات دیگری دچار گردید که دیگر انسان ها قادر به تامین نیازمندی های خویش به تنهایی نبود، وضعیت موجود به دامنه بزرگتر توسعه یافت که حالت اجتماعی را به خود گرفت.

    وضعیتی که رنگ و بوی جدیدی به خود گرفت انسان ها زنده گی جمعی را مقدم بر زنده گی تنهایی قراردادند. از این به بعدافراد باهم رابطه ایجاد کردند ودر شغل های مختلف با همدیگر مشترک کار می کردند تا غذاولباس مورد ضرورت خودرا از این طریق تهیه نمایند.

   اراضی کشت زار دراولین حالت وسیله خوبی برای ادامه زنده گی بود، اما! بعداً انقلاب صنعتی زمینه صنعت سازی را در کشورها مروج ساخت . درین روند انسان ها دست به ایجاد تاسیسات صنعتی زدند وکارخانه های بزرگ را ساختند ؛ بوسیله ماشین های بزرگ کالاهای مورد ضرورت جامعه شان را به تولید گرفتند. این حالت یک پیچیده گی خاصی را در خود ایجاد کرد که به آن بحران یاد می کنند .  حالت که وضعیت عادی یک کارخانه را به پراگنده گی مبدل می کند وتولید به درستی صورت نمی گیرد این مسئله است که مالکان کارخانه به آن مواجه می شوند.

   از همین  جهت  موضوع را به تحقیق گرفتم تا درنخست تعریفی از بحران داشته باشم فرایند بحران را بیان نمایم ،مراحل بحران ، استراتیژی های مدیریت بحران، انواع دیدگاه نسبت به بحران، ویژه گی مثبت بحران،انواع بحران وراهکار را دراین جابه تحریر درآوردم تا افراد را کمک کرده بتوانم. 

 

با احترام

میرحسین «تلاش»

   

 

 

 

 

 

مدیریت بحران

بحران چیست؟

   بحران ازواژه لاتنی krisisو از واژه انگلیسیcrisis مأخذگردیده که به معنی وضعیت نامطلوب ، وضعیت نا بهنگام شرایط یا حالت اظطراب از آن افاده می گردد.

واژگان کلیدی بحران:

   1- رویکرد سیستمی. 2- رویکرد تصمیم گیری.3- تعادل.4- ثبات.5- تهدید.6- فشار زمانی .7- محدودیت گزینه. 8- غافلگیری.

 

تعاریف بحران:

  1- موقیعتی است که درآن امکانات ومنابع معمولی فرد برای تحمل وسازگاری باشرایط ممکن رویداد یا به موجب بروز واکنش های عاطفی ورفتاری مختلفی شود.

 2- حادثه ای که بصورت نا گهانی اتفاق افتاده وبرطرف کردن آن نیازمند ی اقدامات اساسی وفوق العاده است.

 3- وقایعی که درانجام امور جاری بصورت دفعی خلا ایجاد میکند.

 4- وقایعی که بر اعتبار سازمان تاثیر دارد، موجب از بین رفتن زمان می شود ، یا موجب جلب توجه دولت ومردم می شود.

 5- تغییر عظیمی است که یکباره دریک وضعیت صور می پذیرد.

 

بحران شناسی چیست؟

  داکتر حسین« حسینی»: بحران شناسی بخشی مهمی از فرایند مدیریت بحران وپژوهش های مربوط به آن را اتکمیل می دهد شناخت هر چه دقیق تربحران، هم چون هر حوزه مدیریتی دیگری ، به کنترول وهدایت هر چه موثر تر آن کمک کرده ومدیران بحران می توانند با تفکیک تفصیلی مسئه پیش رو، آن را مدیریت پذیر گرداند.

 

مدیریت بحران چیست؟

  1- مدیریت بحران، پیش بینی ،تدارک وآمادگی قبلی برای رویه رویی ودفع رویداد های است که بقا وحیات سازمان را مورد تهدید جدی قرار میدهند.

 2- فرایند برنامه ریزی ، سازماندهی ، هدایت ، رهبر وکنترول فعالیتهای لازم برای پیشگری ومداخله دربحران وسالم سازی بعد از وقوع آن.

فرایند مدیریت بحران:

 1- دریافت وضبط نشانه های بحران.

2- آماده شدن برای جلوگیری از وقوع بحران.

3- مقابله با بحران پست از وقوع آن ومحدود کردن دامنه خسارات آن .

4- بازسازی ومرمت آثار بحران.

5- تجربه اندازی وآموختن مستمر به منظور بهبود استراتیژی مدیریت بحران.

مراحل بحران:

  1- مرحله قبل از بحران( پیش بینی، پیشگیری،آمادگی).

  2- مرحله شروع بحران ( هشدار، مصونیت ، ارزیابی مقدمات وآغاز بیسج).

  3- حین بحران( پاسخگوی سریع، امداد ونجات).

  4- مرحله پس از بحران( بهبود ، بازسازی ، توسعه مجدد).

استراتژی های سه گانه مدیریت بحران:

 1-  مراحل اصلی برنامه ریزی برای کنترول بحران.

 2- رفتار ها وفنون موثر مدیریت بحران.

 3- ایجاد یک نظام ارتباطی.

 

رشد

 

بلوغ     چرخه حیات بحران     تولد

                                 

                                افول

    مرگ

 

 

انواع دید گاه نسبت به بحران:

 1- دیدگاه سنتی : براساس این دیدگاه اساساً یک پدیده منفی ومخرب است. به هر نحوی میبایست از آن پرهیز کرد( استراتیژی انفصالی یا واکنشی).

 2- دیدگاه قانون طبیعی : براساس این دیدگاه بحران ها یک قانون طبیعی زندگی بشری وبخشی از حیات اجتماعی اند که بایستی آنها ررا پذیرفته وبه مقابله موثر با آنها

پرداخت.(استراتژی فعال).

3- دید گاه فعال: براساس این دیدگاه بحران های برای رشد وتوسعه وپویای هرسیستمی لازم بوده بروز آنها در جهت نوع نظم درنظام طبیعت است.

4- دیدگاه چینی : درزبان چینی واژه (ویجی)  معادل واژه بحران است که معنای خطر وفرصت میدهد. به عقیده چینی ها هر بحرانی اگر های از موقیعت را درخود دارد.

   بحران بانگرش مثبت به آن می تواند فرصت هایی برای سیستمی بحران زاده ایجاد کند واین بدان خاطر است که دربحران مجموعه امکانات، ساختارها ،نیروی انسانی، توانمندی قانونی...وبه خوبی می توانند باهم ترکیب وتقویت انسجام ویک پارچگی درسیستم منجر شوند.

   تنها سازمان هایی می توانند بحران را به فرصت مبدل سازند که در مورد استراتیژی فعال را اتخاذ نمایند. مثلاً بمباران اتمی، جاپان را چاپان کرد.

ویژگی های مثبت بحران:

   1- تسریح درایجاد تغییر وتحولات.

   2- ظهور استراتیژی ها وتصمیمات بدیع ونوآورنده.

   3- تقویت انسجام ویکپارچگی.

    4- توسعه نقش ها ومسولیت ها.

    5- تقویت حس همدلی وهمکاری.

    6- شوک وارد کردن به سیستم وبیدار سازی آن.

    7- جلوگیری از بروز بحران های بزرگتر با آگاه سازی سیستم.

 

دودیدگاه درزمینه چگونگی ایجاد بحران:

1- بحران زایده پیچیدگی های (تکنولوژی مدرن).

2- عاملی انسانی وخطاهای تصمیم گیری.

 

انواع بحران

1- انواع بحران نسبت به موضوع:

   1- بحران های طبیعی.2- بحران های اقتصادی.3- بحران های اجتماعی.                 4- بحران های فرهنگی . 5- بحران های امنیتی.6- بحران های تاریخی.

7- بحران های تاریخی . 8- بحران های روانشناختی.9- بحران های زیست محیطی.

2- انواع بحران برحسب دوره زمانی:

   1- بحران های ناگهانی. 2- با سرعت بوجود میآیند.3- قابلیت پیش بینی کلی دارند.

4- از یک رویداد شخصی یک دفعه ای شروع می شوند. 5- دریک زمان ثابت به وقوع می پیوندند.

- بحران های تدریجی :

1- درطول زمان به وجود میآیند .

2- قابلیت پیش بینی بالایی دارند.

3- واضح وروشن نیستند.

4- از عدم انطباق سیستم با چندین جنبه از محیط بوجود میآیند.

 

3- انواع بحران( برحسب مدیریت بشری)

 1- بحران های اداری یا مترقبه.

 2- بحران های غیر اداری یا غیر مترقبه.

راهکار:

1- ساختن یک برنامه کارآ.

2- برنامه ریزی چند مرحله ای صورت گیرد وبه اساس مراحل مقدماتی به مبارزه بپردازد.

3- موجودیت یک تیم باابتکار.

4- ایجاد روابط منظم بین خود کار کنان ومیان مدیر.

5- آگاهی لازم از اوضاع اجتماع وجامعه .

6- توان مندی مجریان.

 

والسلام

میرحسین«تلاش»

 

منابع:

1- داکتر حسین « حسینی»، بحران چیست؟

2- انترنت.

3- یاداداشت نامه.

كرزي وحكومت داري

e

کرزی وحکومت داری

  • کرزی وحکومت داری
  • بعد از دورۀ حکومت طالبان وموفقیت مجاهدین برادامۀ مبارزه تحکیم صلح ومشارکت اقوام بر دولت داری ضمنی تصاحب کرسی های سیاسی که جز از حق سیاسی شان محسوب میگرددسیاهی جدیدی که ریشۀ تاریخی دارد براعمال ظلم انسان هایکه بر قومی درطول تاریخ از سوی قومی خاصی صورت گرفته آغاز میابد.
  • گرچه دست آوردهای در تشکیل تنوع سازمان ها وجوددارد که بی سابقه درکشوربرشمار میگردد و چشم پوشی ازآن عیناً خیانت است مگر ظلم پذیری قومی که بیشتر تاریخ افغانستان هم مهر تائید خودرابرمردم هزاره میگذارد ادامه یاب است.
  • این مردم از زمان عبدالرحمن شروع وتاکنون در سایۀ از سیاست عبدالرحمنیسم زنده گی میکنند.
  • محرومیت این مردم از بی شجاعتی آنها نیست ، بلکه از بی نظمی جامعه تنفردارند.وبه این لحاظ ازشورش که اخلاق انسانی نیز خواهان آن نیست درمحکومیت آن قرارداردموردرعایت اعمال این مردم بوده.
  • ما شجاعت ودلیری این مردم رادردوران جهاد مقدس ودورۀمقاومت تحت آزمون که بودندبرکامیابی تسلط یافتندشاهدهستیم.چون شرایط تقاضامند برخورد باسلاح  وبازوربود.اماحالا حرکت ها مدنی راهی مبارزه است برای بدست آوردن حق. به این خاطر مردم هزاره درکابل وولایت به حرکت مدنی خود پرداختندمگر دولت وحاکم تسلط برقوا گوش به کری وچشم به نابینائی برده خواهان برخورداری این مردم از حق شان نیست.
  • واز طرف دیگر کوچی ها، که صد ها تن از این مردم را زخمی وازبین برد با نابودی مال دارایی سرپناه بازهم حاکم تسلط برقوا برجبران خساره قابل ملاحظه - و درضمن  از از ظلم کوچی ها براین مردم جلوگیری نکر د که سالها مردم کوچی دربهسود ولایت میدان وردک انجام میدهند.
  • حتی درپایتخت افغانستان که محل استراحت ریس جمهوراست بر چنین جنایت مرتکب شدند بازهم خودرا دراناآگاهی قرارمیدهد.
  • با این وضعیت درکشورحکومت دارد.
  • رد وزرای این مردم ازپارلمان به دوبار دریک دفعۀ خود نشانۀ از خشونت های است  که براین مردم  مظلوم اعمال مینمایند.
  • رشدرسانه ها یکی از دست آورد های عظیم دولت محسوب میگردد امانشرات غیرانسانی وغیراسلامی شان که دولت اقدام بر جلوگیری از آنهانمی نماید با پخش نمودن سریال های گمراه خودرادراغفال از داشتن برنامه ها مبتذل رسانه هاقرارداده.
  • باید رسانه ها برنامه های علمی وآموزشی داشته باشندتا مردم ما از سودآن بهره مندگردند.خصوصاً برنامه ها ی درسی برای اطفال وکساناینکه ازسوادمحروم اند ونمی توانند در مکاتب رسمی براس کسب سواد بی پردازند از این طریق باید مستفید شوند واز سواد نوشتن وخواندن برخوردارگردند.
  • ویاهم طرز زیستن دراجتماع ، یاحفظ روابط خانواده گی رهایی از مشکلات ونابسامانی ها ی که خانواده هادراین کشور مواجه به آن اند. برنامه های خوب برای رهنمایی زنده گی کردن خانواده هاد اشته باشند.درعیوض رقص دختران را درکلیپ ها ی آوازخان ها به نشرمی سپارند که هم ازنظر اخلاقی درست نیست زن را آلۀ رشد وشهرت خودقراردهند. این خود نوعی ازخشن ترین خشونتی است که علیه زنان صورت میگیردوهم ازنظراسلام.
  • کجاست حقوق بشر که از حیثیت این زنان دفاع کنند وآنها رانگذارد تا نیمه برهنه به کلیپ ها بی رقصند ویاهم درسریال ها  وفیلم ها که امروز متأسفانه درسریال های افغانی وفیلم های افغانی نیز این کار صورت میگیرد باید جلوگیر ی به عمل آید. چون نظم جامعه را برهم میزند وموجب پیدایش فساد اخلاقی میگردد. اما ،درعیوض به رشد این کار اشخاص های فاسد را تشو یق میکند که همه روزه توصیف شان را درتلویزیون ها ورادیو ها میشنویم که خوب کلیپ ساختی که دختر درا پیش کامره میرقصانی.
  • نا امنی درکشور یکی ازعامل دیگری است که همه روزه مردم افغانستان به هرنوعی آن چه انفجار،انتحار ، پرتاب راکت ، جنگ های مستقیم جان های شیرین شان را ازدست میدهند. وکسانیکه درفاصلۀ دوری ازآن قراردارد درناامنی شغل بسرمیبرند.
  • اختطاف سرمایه داران اعظای فامیل شان ویاهم اختطاف اطفال برای قاچاق اعظا ی بدن شان همه ازموارداست که دراین دوره وجودداشته.
  • بانکداری درکشوربه حدی خوبی  رشدنمود ه که ازدست آوردهای این دوره محسوب میگردد.
  • وضعیت معارف نیز نسبت به گذشته که برروی دختران  درهای مکاتب بسته بود دوباره بازگردیده قابل ستایش است با وجودیکه مشکلات فراوان راداراهستیم :مکان وسایل ویاهم مواددرسی امابازهم می ستایم.
  • وضعیت تحصیلی نیز روبه بهبوداست که برعلاوه دانشگاهای دولتی موسسات تحصیلی خصوصی نیز به وجودآمده دانشجویان بتوانند به ادامه تحصیل خود بی پردازند. اما کنترول از موسسات خصوصی ضعیف به نظرمیرسد افراد مؤسس بیشتر متوجه پول است تاوضعیت خوب تحصیلی ، چون؛ من هم دریکی از موسسات خصوصی  درمزارشریف حقوق علوم سیاسی درمؤسسه تحصیلات عالی مولاناجلال الدین محمد بلخی می خوانم. اما رضایت ازبرخورد مؤسسه با خود وبادانشجویان ندارم.ناراض از رویۀ زشت شان با محصلین هستیم.چندین بار شکایت های  خودرا برای مقامات وزارت تحصیلات عالی جناب موسوی مشاورارشدوزارت تحصیلات معین وزارت هیئت اعزامی آنها وکلای پارلمان که عضو کمیسیون امورفرهنگی ودینی در پارلمان بودند خانم صیفوره نیازی وناجیه ایماق امادرعیوض تهدید ازطرف مؤسسه شدیم .
  • اسفالت سرگ های حلقوی از دست آورد ها ی این دوره است اما تخریب شدن آن بزودی با موادبی کیفیت از جمله خیانت بزرگی میباشد.
  • بازسازی دربعضی ولایات خوب بوده امامناطق هزاره نشین ها محکوم به هزاره بودن شان  از بازسازی مناطق شان محروم بودند.
  • فقر،گدایی ومهاجرشدن مردم برعلاوه ناامنی از جمله ناکامی های این دوره محسوب میگردد.
  • مسافرت جوانان برای کار درخارج ازکشوردرشرایط بدی با مواجهات خطرات جانی ازجمله نارسایی های این دوره محسوب میگردد.
  • برگذاری انتخابات از دست آورد های دموکراتیک این دوره است اماتخطی وتقلب انتخابات ازجمله خیانت های این دوره محسوب میگردد.
  • جلب توجه برای سرمایه گذاری های خارجی درکشوراز دست آوردها ی این دوره بوده امابازگشت پول به کشورها ی خارجی با گرفتن پروژه ها نیز خیانت حساب میگردد.
  • جرایم جنسی براطفال از شدیدتریت اعمال خشونت براطفال دراین دوره می باشد.
  • برخورد های نامناسب پولیس با مردم دربعضی اوقات مردم این کشوررا رنج میدهد.
  • اختطاف، کشته شدن ژورنالیستان نیزوجودداشته.
  • - فساداداری به توسعۀ خود نیزگرایده.
  • - زندانیان دروضعیت نامناسب قراردارند که ماشاهد اعتصاب آنان هستیم.
  • -زورگیری قومندانها برای صاحب شدن زمین ها ی مردم نیزوجوداشته.
  • - حق گیری های پولی توسط زورمندان از سرمایه داران نیزبوده.
  •                                              میرحسین تلاش فعال سیاسی
  •  

دروازه گاشایش افغانستان

بنام خالق هستی

دروازه گشایش افغانستان

میرحسین «تلاش»


 

فهرست:

1- نگرش برگذشتۀ افغانستان

2- افغانستان درمسیرسقوط

3- نقش اشخاص دربدبختی افغانستان

4- علت تخم گذاری تفرقه اندازی وبدبختی

5- پیروزی دموکراسی درافغانستان

6- وضعیت افغانستان دراصول دموکراسی

7- دروازه گشایش افغانستان

 

شرح  موضوعات فهرست مندرجات:

1- نگرش برگذشتۀ افغانستان:افغانستان کشوری است که به این نام اززمان احمدشاه بابا مسمی گردیده؛وتا امروز به این نام ازآن یاد میشود.احمدشاه بابا بعدازاینکه پیروزدرتسلط یابی زمامداری گردید اراضی این کشوررا آن طوریکه درذهن می -پرورانید توسعه داد.

 

وبعدازآنکه دنیا را به دنیای دیگر وداع کرد پسران وی کشوررا بطرف جنگ وبدبختی بخاطر جانشینی پدرکشانید.

 

تااینکه شاه شجاع موفق به زمینه سازی تجاوز انگلیس دراین کشورگردید ومردم افغانستان به منظور نجات شان به جهاد برحق مصمم به بیروندان انگیس ها ازکشورگردیدند.

 

ودورۀ دیگری زمامداری حبیب  اله خان وامیرعبدالرحمن خان است که  دروازه تجاوز را تا به امروز برای متجاوزین باز نمودند.

 

واینکه امان اله خان زمامداری کشوررا بدست گرفت اصلاحات وآزادی های را که آنطور خود میدانست درکشورپیاده نمود. واین کار البته مناسب وضعیت نبوده به دنیای دیگری گام گذاشت.

 

دورۀ دیگر نیز به تاریکی کشور برمیگرددکه شاهی دوامدار؛قدرت را برظلم وستم ومحروم سازی اکثریت گروهای دیگربکارمیبرد.

 

تااینکه نظام به دگرگونی مواجه شد ونظام جمهوری حاکم گردید. وباالاخره می توان گفت ؛تجاوزشوروی برکشور،جنگ های خانمانسوزدردورۀ بعد حاکمیت طالبان درکشور وامروزدورۀ دموکراسی قابلیت مطالعه رادارد.

 

2- افغانستان درمسیرسقوط:

هرمرحلۀ تاریخ کشورشکوه ازسقوط کشوردرهرمرحلۀ که افرادی مربوط به گروهی

سلطه داشتند ندانموده.

 

واین شکوه تاریخ  داد ازقربانی های دارد که مردم ما بخاطرآزادی کشوروعدالت نظام جان های شیرین وسرمایه های زنده گی شان را به این منظور به قربانی بخشیدند.

 

وثمرۀ جنگ وظلم امروزدرسرگها ، خیمه ها ،تعصب گرایی قومی ،مذهبی ،سیاسی به  قدرت رسیدن افراد  به این منظور؛ مردم را بدبخت ساختند به طورخوب قابلیت مشاهده رادارد.

 

ودردورۀ دموکراسی این قربانی ها نیزادامه دارد.اما امید مردم  تا کنون به زنده گی نوین چشم به دیدار اند.

 

3- نقش اشخاص دربدبختی افغانستان:اشخاص با حمایت از گره گاهی مشخصی کشور را دراین میدان به بازی درآورد. وادوار مبین آن است که توافق برقدرت؛ گره گاهی مشخصی دارد. وبه این لحاظ! سائرین درسایۀ آن احتیا طانه زنده گی نمایند.

 

4- علت تخم گذاری تفرقه اندازی وبدبختی:

   1- حاکمیت گره گاهی مداوم،

   2- گشایش دروازۀ ورودی به پاکستان،

   3- برخوداری افغانستان ازنقطۀ استراتیژکی تسلط برمنطقه،

   4- افغانستان هراسی درمنطقه وجهان،

 

5- پیروزی د موکراسی درافغانستان:گرچه این نظام متفاوت بانظام های گذشتۀ افغانستان به نظر میرسد، مگرنفس ها برآنست که این نظام را نیز به گره گاهی قبلی ویا هم- تنها من ؛بکشانند.

 

6- وضعیت افغانستان در دموکراسی:دراین مرحله کشورمورد چپاول هوشیارانه وانقراض مبدل میگردد . برعلاوه ؛موجودیت فاصله درروابط افراد کشوربنابرتعلقات گروهی دردناک است.

 

 

7- دروازه گشایش افغانستان:منظورعموم ازتوسعه کشوروبازسازی ابعاد کشوراز

نظامی آغازکه پولیس، اردو  ، ارگانها کشفی وسازمانهای امنیتی که  تسلط براوضاع

دارد، درتداوم ؛اقتصاد؛صنعت سازی ایجاد تاسیسات فابریکه های تولیدی وانرژی تا اینکه به معارف وتحصیلات منتهی یاب است،میباشد.

اما ! دروازۀ دیگری که تاهنوز قفل آن گشاده نگردیده؛ چگونه توقع داشت از توقعات که منظور عموم ازتوسعه کشورحکایت نماید.

 

این دروازه با این کلیدها بازمیگردد:

1- گشادن گره حاکمیت مداوم تاریخی.

2- بستن دروازۀ تجا وزکشوربرروی پاکستان.

3- استفاده از نقطۀ استراتیژکی کشور به منافع افغانستان.

4- افغانستان شناسی برای بهبودعرصه ها.

5- وجود مراکزتحقیقاتی برای مطالعه ازتمام پدیده ها درهرعرصۀ که بکار گرفته میشود.

                            

                                                                                      پایان

 

جهانی شدن چیست؟

بنام خداوندمهربان

جهانی شده چیست؟

                  

فهرست:

1-   تعریف جهانی شدن

2-   سیری درتاریخ جهانی شدن

3-   نظریات ارائه شده درمورد جهانی شدن

4-   ابزارهای جهانی شدن

5-   مؤلفه های جهانی شدن

6-   ابعادجهانی شدن

7-   مفاهیم جهانی شدن

8-   جهانی شدن و اسلام

9-   آثار مثبت جهانی شدن

10-آثار منفی جهانی شدن

11- نتیجه

12- منابع

تعریف جهانی شدن:جهانی شدن ترجمه واژۀ فرانسوی mondalisat وواژۀ انگلیسی Globalization است.ومفهوم لغوی جهانی شدن تبدیل امور محلی به امور جهانی است،تعمیم دادن مسائل محلی ووطنی تا حالتی جهانی پیداکند.

ازبعد سیاسی : جهانی شدن یعنی ارزیابی ارزشهای دموکراتیک وحقوق بشربراساس جوامع غربی.

ازبعد اقتصادی: یعنی تحول سرمایه داری وجهانی سازی بهره کشی واستثماروجهانی شدن انتقال سرمایه ها ، وآزادی تجارت وانتقال تکنولوژی.

ازبعد فرهنگی: ساخت افکاری درنتیجۀ روابط جهانی، برای گسترش مفاهیم، ارزشهاوآداب ورسومی که درعرف غربی پسندیده است، تاپذیرش آن درسطح فکری وفرهنگی وبه دنبال آن درعرصۀ اقتصادی وسیاسی نیزآسان،شود.

وایدۀ کسانی دیگر: جهانی شدن تغییراتی طبیعی ونتیجۀ معمولی تحولات تکنولوژیک واقتصادی ، وجهشهای بلندفناوریهای پیشرفتۀ ارتباطاتی است.

وبه طور کل می توان گفت: جهانی شدن یعنی ؛ همسان سازی فرهنگی ، اجتماعی ، اقتصادی وسیاسی جهان است.

 

سیری درتاریخ جهانی شدن:

جهانی شدن گرچه ازگذشته تا کنون مطرح بوده،که استناد گذشته ازجهانی شدن درقالب مذاهب،مکاتب ، رویکردها وایدئولوژی های گوناگونی ؛موجود می گردد.

اما ازلحاظ تاریخی بیشتر برمیگردد به مرحلۀ سرمایه داری که موانع مذهبی ، سیاسی ، وحقوقی رابرای رشد خودازمیان برداشته وبه صورت یک نیروی بلا منازع درقرن نزدهم ظاهرگشت،اما بعداً به چالش کشانیده شد. پس از انقلاب اکتوبر1917 روسیه، ودراین مرحله مجبور به یک سلسله اصلاحات امتیازدهی برای کارگران شد که مانع حدوث انقلاب ها گردد.

ودرسالهای 1930و1940 مواجه به رقابت های سه  مکتب ایدیولوژی لیبرالیزم ،فاشیزم وکمونیزم میشود.تااینکه جنگ جهانی دوم رخ میدهد وفاشیزم به اضمحلال کشانیده میشودو

جهان بردوقطب مخالف تقسیم میگرددکه این مرحله جنگ سرد میان دوقطب تقسیم شدۀ شرق وغرب آغاز میابد.

دردوران جنگ سردجهانی شدن با تحدیداتی بلوک ومرزبندی های سیاسی ، نظامی وایدئولوژیکی ،عملاً مواجه میگردد.

ومرحلۀ اختتامی جنگ سرد که شوروی فروپاشیدنظام دوقطبی باعث شدتا مرزهای ژئوپلیتیک وایدئولوژیک سابق ازمیان برود.به  هر حال واژۀ جهانی شدن برای اولین بار درفرهنگ وبستر درسال 1961 به کارگرفته شد وبه عنوان یک پدیدۀ علمی ازاوایل دهه نود میلادی مورد توجه جدی پژوهشگران قرارگرفت وامروزنگرش های علمی دررابطه به جهانی شدن دردانشگاها وجوددارد.

 

نظریات ارائه شده درموردجهانی شدن:

1-     نظریه رئالیست ها: دولت ها مهم ترین بازیگران عرصه ای بین المللی می باشند.و

کوشش بیشتر شان درپی به دست آوردن قدرت،نگهداری ونمایش قدرت است؛ که هدف سیاست خارجی دولت ها براین نگرش وجوددارد که درقالب منافع ملی به طرح آن می پردازند.وجهانی شدن به مفهوم گسترش روز افزون ارتباطات تلقی میشودولی تحت سیطره ای دولتها قرار می گیرد.

2-     نظریه ایده آلیستی ها:نظریه این مکتب بیشتر به دیدگاهی مارکسیستی مشابهت دارد واز جملۀ طرفداران خلع سلاح عمومی ، تأسیس حکومت جهانی انترناسیونالیستهاودر

چارچوب این مکاتب نظریات شان شکل میگیرد.

3-     نگرش لیبرالیستی:جهانی شدن به مفوهم لیبرالیستی آن است که خواهان گسترش سرمایه داری ،تجارت آزاد، دموکراسی وتکثیر فرهنگی است.

4-     نگرش مارکسیستی: بحث جهانی شدن به دیدگاه آنان اززاویه اقتصادی بیان شده است که محتوای جهانی شدن را گسترش جهانی سیستم اقتصادی سرمایه داری معرفی میکند.

5-     نگرش مکتب رفتارگرایانه: ازدیدگاهی این مکتب ؛ جهانی شدن ناظر برحرکت مسیر گسترش هرچه بیشتر ارتباطاتی انسانی درعرصه جهانی است.عوامل این حرکت دگرگونی های سیاسی ،تکنولوژیک ،علمی،فرهنگی است که هیطه ای عمل آن درحوزهای مختلف است.

6-     نگرش مکتب فرارفتارگرایانه: تحولات جدیدکه درجهان به وجودآمده است نمی توان عنوان جهانی شدن را به آن داد.چون جهانی شدن پدیدها به معنی است که ازقبل وجودداشته، اما! تحولات کنونی نشان ازپایان مدرنیته است ورودبه عصری دیگری رانوید میدهد که آنرا عصرجهانی می توان گفت.دراین عصر تمام ابعاد ادبیات مدرنیته؛دموکراسی ،تجارت آزاد...همگی بازسازی یابد.

 

 

ابزارهای جهانی شدن:

* وسایل اطلاع رسانی:

- انترنت

-تلفن

- تلکس

* وسایل خبری وتبلیغاتی:

- تصویری ودیداری( ازدونوع زمینی وفضائی – ماهواره ها-)

- شنیدنی (رادیوها)

- خواندنی(روزنامه ها،مجلات ...)

* وسایل فرهنگی:

- فرهنگستان ها وانستیتوها ودانشگاها

- پژوهشکده هاومراکز اطلاع رسانی

- مؤسسه های انتشاراتی

- کتابها

* وسایل ارتباطی:

- هوایی ( جابجایی مسافر، گردش گری، بارگیری)

- دریایی( جابجایی مسافر،گردش گری ،بارگیری)

* بخشهای مالی:

- بانکهای بین المللی ( بانک بین المللی ،صندوق بین المللی پول)

- کارخانه های بزرگ

- شرکتهای چند ملیتی

- شرکتهای بیمه

- تجارتهای فاسد( تجارت زنان روسپی ، پولشویی ، کشت، خریدوفروش موادمخدر)

* بخش امنیتی:

- تجیهزات جاسوسی منطقه ای ، ایالتی ، کشوری وجهانی

 

مؤلفه های جهانی شدن:

1-   شکل گیری هویت جهانی

2-   ظهور اقتصاد جهانی

3-   جهانی بودن سیستم های ارتباطات

4-   نبود نقش مذهبی ،نژادی ،منطقوی...

5-   نبود مرزهای سیاسی میان جوامع بشری

6-   نبود سلاحهای تحدید کنندۀ کشنده

 

 

 

ابعاد جهانی شدن:

1- جهانی شدن سیاست:جهانی شدن سیاسی بیش ازهرچیز درشکل گیری وتثبیت دولت های ملی با انقلاب های دموکراتیک اواخر قرن 18 ونیمه ی اول قرن 19 اتفاق افتاد.دولت ملی از این به بعد؛ مبدل به نهادرسمی سیاسی یک سرزمین درمناسبات بین المللی گردید.

وپیمان های بین المللی را درزمینه های اقتصادی،فرهنگی ،سیاسی ونظامی این نهادها باهم بستند.

چون ملت؛ اساس این دولت ها را تشکیل میدهد پس ازمسائل مهم درجهانی شدن، سیاست ملتها میباشد.رقابت جهانی،بخش عمده ازمشکلات ملت ها را تشکیل میدهد.وبسیاری از مشاوران وصاحبنظران امروز از شرکتها چند ملیتی سخن میگویند.

دراین صورت، دولت نقش درزمینه ی دفاع وروابط بین المللی نخواهدداشت.زیرا بسیاری از کشورها به اتحادیه نظامی ملحق میشوندوهم چنان دولت ملی ،قدرت واقتدارشان از بین میرود.زیرابخش ها ی خصوصی فعال میشود.وبالاخره اقتدارواستقلال ملی دربعد اقتصادی به سازمان های محلی ومنطقه ای مانند گات ، سازمان ملل ...محول میگردد.

2- جهانی شدن اجتماع: جهانی شدن اجتماع آن است که خودرا به صورت تثبیت شهر نشینی وسبک زندگی ناشی ازتمامی الزامات اقتصادی وسیاسی ناشی از این نحوه ی زنده گی شان نشان داده است.جهانی شدن انگیزه ای فراهم می آوردتاسیاست های شهری با شرایط تولیدهر

چه قوی تر بین المللی وسرمایه ی پولی متناسب شودودرنتیجه پایداری اجتماعی را به خطر

اندازد.

3- جهانی شدن فرهنگ: جهانی شدن یکسان سازی فرهنگی است که دیگر نمی تواندبه صورت کلاسیک آن با قی بماند یعنی مجموع ارزشهاوخاطرات،باورها،عقایدصرف دریک حوزه جغرافیای باقی نمیماند بلکه فراگیر است.

4- جهانی شدن اقتصاد:جهانی شدن یعنی یک پارچگی بازارهای مالی وتوسعه تجارت جهانی دراین دیدگاه درطرح قرار میگیرد.

 

مفاهیم جهانی شدن:

1- جهانی شدن به مثابه یک پروسه:از این دید گاه آنچه درخصوص جهانی شدن وجوددارد صرف آگاهی از تحولات جهان است ونه خود جهانی شدن.پس نزد این اندیشه گران جهانی شدن به معنای جهان گرایی است.

2- جهانی شدن یک پروژه است: دراین اندیشه جهانی شدن یک برنامه است که توسط کشورهای غربی وقدرت های برتر که دررأس آن ایالات متحده امریکا قرارادارد .

به هرحال صورت فعلی جهان شدن مشتمل هردوبوده میتواند.

 

جهانی شدن و اسلام:جهانی شدن اسلام یعنی؛گسترش دادن تمدن اسلامی به جهان،تمدنی که ابعادوویژگی های انسانی خاص ومنحصربه فردی درخود دارد که هیچ تمدن دیگری باآن برابری نتواندکرد.

جهانی شدن اسلام درواقع ویژگی وصفت اساسی این دین است که خداوند(ج) می فرماید:وماارسلناک الا رحمة للعالمین ، ای پیغمبر!ماتوراجزبه عنوان رحمت برای جهانیان نفرستاده ام.

وصفات دیگرآن : ویژه گی عقیدتی،برابری ومساوات انسانی،برابری اقوام،برابری نژادها،برابری حقوقی وقضایی ،آزادی اندیشه،مهربانی وبالاخره کلمۀ احدیت وامت پیوند دهندۀ تمام افراد جوامع میگردد.

 

آثار مثبت جهانی شدن:

1-   کشورهای عقب افتاده با کشورهای پیشرفته از امتیازهای مساوی برخوردارمی باشند.

2-   کاهش خطرجنگهای جهانی

3-   حفظ حقوق اقلیت ها

4-   برنامه ریزی درسطح جهانی نه محدود به قلمروسرزمین

 

آثار منفی جهانی شدن:

1-    بحران دولت ملی

2-    تسلط فرهنگ غربی

3-    تضعیف دموکراسی

 نتیجه:به نظر نگارنده طوریکه جهانی شدن مطرح می گردد با تمام ابعاد آن شکل نخواهد گرفت ؛چون مانع درسد رشد آن از لحاظی عقیده تی مانند پیروی از دینی وجوددارد.وازنظر عقیدۀ اسلام زمانیکه تمام بشر ازدین مشترک پیروی نماید ظهور مهدی فرا میرسد که حکومت باعدالت خود را درساخت وساز میگیرد، ودراین مرحله؛ می توان گفت که کار جهان تمام شده وارزش های بشر به جهانی شدن عیوض شده که آخرین مرحلۀ حیات خود را بسر میبرد.

ودیدگاه دیگری از مخالفین جهانی شدن، که جهانی شدن را امکان ناپذیر می خوانند پول مشترک وزبان مشتر ک درجهان میان انسانها وجود نخواهدداشت که جهان به مرحله جهانی شدن عیوض شود؛ وجوددارد.

                                                         ومن الله توفیق

                                   میرحسین «تلاش» دانشجوی حقوق وعلوم سیاسی

                                    موسسه تحصیلات عالی مولانا جلال الدین

منابع:1- رامزطنبور،فتحی یکن.جهانی شدن وآینده جهان اسلام، مترجم:مولودمصطفایی

(تهران:مهارت،1387).

2-محمدی،احمدگل.جهانی شدن فرهنگ هویت(تهران:انتشارات نی،1381)

3- مالک،محمدرضا.جهانی شدن اقتصادازرویاواقیعت(تهران:انتشارات کانون اندیشه جوان،1384).

4- اسمولار،الکساندروپلاتنر،مارک.جهانی شدن قدرت ودموکراسی مترجم:سیروس فیضی(انتشارات گویر،183).

5- انترنت : سایت گوگل.

 ميرحسين «تلاش»

گذرا از نخستين دوره رياست جمهوري (محمد داود)

درکشور عزیزما افغانستان رژیم های گوناگونی شکل گرفته بود که  اولین باردرسال 1352سردارمحمد داودخان موفق به سرنگونی نظام شاهی یا خاندانی گردید ،این نخستین قدمی بود که دولت شاهی جای خودرا به نظام دیگری که به آن جمهوری درجامعه سیاسی خطاب

می کنند عوض نمود.

 با قدرت رسیدن سردارمحمد داوود خان به عنوان اولین ریس جمهور افغانستان تغیرات قابل ملاحظه درنظام سیاسی وبازسازی کشور درعرصه های مختلف وارد آمد. آرزوی سردارمحمد داوودخان بازگیری اراضی افغانستان که امروز مربوط به کشور پاکستان است بیشتر درخط مش کاری اش بازتاب میافت. این دلیلی بود که کشور پاکستان برای سرنگونی محمد داوود خان دست به تصمیمات تخریبی زد، وبه نام تنظیم بالای اشخاص وافراد بیشتر سرمایه گذاری کرد تااینکه درنخست شوروی سابق موفق به کودتای هفت ثور 1357توسط حزب دموکراتیک خلق افغانستان به رهبری نورمحمد تره کی شد.

 وهمانطور حفیظ اله امین دست به کودتای زد تااینکه خودرابه قدرت رساند. سپس ببرک کارمل قدرت را از حفیظ اله امین بدست آورد وموجودیت نیروهای نظامی شوروی درکشور موجب شد که داکتر نجیب اله به ریاست جمهوری تکیه بزند.تااینکه امریکا بادوست نزدیک خود پاکستان پیروزی خودرا توسط تنظیم های که درپاکستان نهاد گذاری شده بود بدست آورد.

 وبعدازآن مجددی به قدرت رسید تازمانی که به برهان الدین ربانی به تسلیمی قدرت مبادرت ورزید ه ودراین مقطع زمانی جنگ های تنظیمی درکشور روبه توسعه بود که طالبان با نظام وحشت انگیز خود صاحب کشور گردید.

 چون نظام طالبان یک نظام وحشت آوربود مردم کشور ازاین نظام به تنگ آمده بود مخالفت خودرابااین نظام نشان میدادند این زمانی بود که آمریکا خواستار سپردن اسامه بن لادن از طالبان شد ، اما طالبان ازسپردن آن خودداری نمود تااینکه امریکا باهواپیماهای خود به سرنگونی این نظام اقدام کرد.

ونخستین بارحکومت موقت با جانشینی حامد کرزی شکل گرفت قانون اساسی افغانستان به تصویب رسید ونخستین حکومت انتخابی توسط مردم افغانستان بنا یافت.

 به همین منظور پایان نامه را  به نگارش گرفته ام تا ازوضعیت که از 1357 آغازمی شود تا 1387 خاتمه میابد.

                                                             ميرحسين تلاش

 

 

 

سياست هاي امريكا وايران درقبال همديگر

Recent Changes

  • Merhussain Talash
    Created on Sunday



سياست هاي امريكا وايران درقبال همديگر

                                                                   

         بعدازآن که  امام خمینی درایران پیروزگردید به صدور انقلاب اسلامی درسرتاسر کشورهای

که در ظلم استبداد حکومتی  بسرمیبرندپرداخت. ومتقاضی توسعۀ انقلاب به سائیر کشورها بود، که این برنامۀ خمینی برای کشوری مانند امریکا پسندیده نبودودید دشمنانۀ خودرانسبت به امام خمینی        ابرازداشت .

        پیام امام! مورد خشن کشورهای جهان گردید. حتی کشورهای اسلامی که تاکنون روابط خوبی با ایران ندارد مانند؛ مصر، عربستان سعودی... سیاست صدورانقلاب کشورهای غرب رانیز تحت تاثیر مستقیم خودقرارداد؛برای هم چون کشورها وحشتی بود که با سیاست امام درگیر بودند.

        واز طرف دیگر گروگانگیری دیپلمات ها ی امریکا تاکنون روابط سیاسی ایران را با امریکا قطع نموده  است،واز این زمان برهمدیگر دشمن گردیدند . درجاده ها شعار ها برعلیه امریکا زده         می شود،کاریکاتورهای درایران ساخته می شود وبا بیان نفرین به امریکا سوختانده می شود.

       واز طرف دیگر، راکتورهای هستۀ  که به ایران برای تهیه موادسوختی از طرف امریکا درزما ن شاه کمک صورت گرفته بود؛ امریکا ومتحدین آنرا با کشورها ی اروپایی به ترس درآورده، که مبادا با ساخت سلاح های هستۀ برایشان حمله  ورگردند.

      درنقطۀ متمرکزی دیگری، تجاوز مستمر وجنایت اسرائیل  درخاک فلسطین است که ایران را نیز درمقابل خود وکشورها ی غربی به چالش درآورده،چون ایران یک کشوری اسلامی است.

         ازدساتیر اسلام که ظلم را برکسی روانمی دارد درعیوض مبارزۀ انسان هارا برظلم واستبداد خواهان است ؛ پیروی می نماید. وازفلسطین ، برعلاوه که ظلم وستم تجاوز براین کشوراز طرف اسرائیل باحمایت امریکا وکشورهای غربی صورت می گیرد- بخاطر داشتن مشترکات دینی حمایت می کند.

        این رویۀ ایران؛ اسرائیل ، امریکا و کشورها غربی را به ترس  ولرز پیروزی اسلام درآورده وبه ساختار افکاری اقدام می نمایند تا بنیش جهانیان را برعلیه ایران به دشمنی دعوت نمایند.

         همین دلیل است ؛که کوشش نهای امریکا برای محاصره شدن ایران وکشورهای عربی جریان دارد. ومیتوان استناد براین کرد که حظور امریکا درعراق ، افغانستان ومجهز سازی پاکستان برای ایجاد دهشت افگنی منطقه به این هدف وجود دارد.

        برای رسیدن به هدف ؛ کشورها ی اسلامی را به بهانۀ نظام استبدادی به ویژه استبداد دینی محکوم نموده درعیوض تأکید برنظام دموکراسی وارزش های که این نظام دارد امر دارد. اگر نگرش در نظام دموکراسی داشته باشیم تنها ایجاد حکومت که توسط مردم شکل می گیرد؛ موردتائید همگان است.اما آنچه  رنج آوراست برای ما؛ فاسد ساختن اخلاق اجتماعی است که دراین نظام به آسانی درک می گردد.

روی همین موارد است که ایران را براین دلایل محکوم مینماید:

1- نظام استبدادی دینی ایران،

2- فعالیت  هستۀ ایران،

3- نقص حقوق بشر.

         این موضیع گیرهای امریکا شورای امنیت را واداشته تا برضد ایران به صدور قطع نامه های هم چون تحریم ها ی اقتصادی بی پردازد. ودرهرجلسۀ ملل متحد سعی دارد تا ایران را توسط کشورهای هم مسیر خود محکوم نماید، ودرضمن جهان را دربرابر این کشور قراردهد.وما شاهد هستیم که مقامات امریکای درسفرهای رسمی خود برکشورها؛ ایران را محکوم نموده وتقاضای قطع رابطه کشورهار ا دربرابر ایران ابراز خواستارمی گردد.؛ چنانچه وزیر خارجه امریکا خانم کلنتن درسفر خود به کشور قزاقستان منع کرد که این کشور رابطۀ تجاری با ایران داشته باشد.

         آه داریم براینکه ! یک روز شورای امنیت وملل متحد متعرض امریکا بخاطر کار برد وپرتاب

بمب های اتمی این کشور درجاپان نشد.درضمن؛ جنایات را که این کشور وهم پیمانانش در  افغانستان ، عراق وجهان مرتکب شدند. وهم چنان اسرائیل که خون را دررگ مردم فلسطین خشک نمود ومرتکب تمام جنایت درفلسطین شد، امریکا هم با افتخار از اسرائیل حمایت می کند.

        سیاستهای امریکا؛ درکشورها ی اسلامی تازمانی ادامه دارد که فردی به عنوان مسلمان دراین کشورها باقی نماند تا اینکه مسیحی شوند. وهم چنان منابع اقتصادی این کشورها را به غارت       میبرند.

        همین دلیل است  که ایران سیاست  خودرا برضد شعارهای امریکایی دنبال می کند وخواهان  آن است که امریکا را دردنیا نام بد کند. سر به تسلیمی برای امریکا خم نمی کند تا اینکه آزادی عمل خودرا درجهان بیابد وکشورهای که مشترکات دینی با ایران دارد ازسلطۀ امریکا وقدرت های جهان رها شوند .

         برای امریکا هم سیاست های ایران خوشآیند نیست؛ اما چارۀ ندارد جان به تحمل برده تا اینکه فرصتی ایجاد شود وخودرا برایران پیروز سازد، اگر امریکا درافغانستان ، عراق ومنطقه به ناکامی مواجه نمی بود صبر شنیدن حرف های احمدی نژاد را نداشت ولال میساخت احمدی نژادی را که حرف برضدامریکا بزند .

        بازهم این دلیل شده نمی تواند که امریکا دربرابر حرف های احمدی نژاد خاموش بنشند، بل کوشش دارد که احمدی نژاد را درحرفهایش ناکام کند وما شاهد تغیر افکار مردم ایران هستیم که دست به تظاهرات دربرابر پیروزی احمد نژاد زدند. به این لحاظ گفته میتوانم که امریکا درذهیت سازی مردم ایران  پیروز بوده است.

         دولت ایران هم به درک این مسئله پی برده وحال امریکا را متهم به حمله یازدهم سپتامبربرج های نیویارک می نماید، که توسط هواپیماها بر این دوبرج ا مریکا حمله ورشد ،بهانۀ به خود پیداکرد تا اینکه درعراق وافغانستان بخاطر مبارزه با القاعده گام گذارد . مبارزه باالقاعده وطالب که توسط

امریکا حمایت میشد .

         این حرفهای بود که احمدی نژاد درملل متحد یادآورشد که درنتیجه به ترک دیپلومات های امریکا از جلسه تمام شد.

      فعلاً ! هردوکشورپی بردند که تغیر افکار عامه موجب پیروزی هردومیگردد، وامروز کوشش ها  بیشتر برتأثر گذاری افکار عامه صورت می گیرد.

 

                                                            ميرحسين تلاش