آیاطالبان صلح را می پذیرند- میرحسین تلاش
از صلح استقبال می کنیم؛ اما صلح خواهد آمد؟
ملت ما سال ها است که زندگی شان را در جنگ وبدبختی سپری می کنند. بناء همه پذیرای صلح هستیم واز آن به شادی وخوشحالی استقبال می کنیم. اما اینکه صلح خواهد آمد؟ شک وتردید های زیادی وجود دارد که آینده را نا معلوم جلوه میدهد.
طوری که وضعیت مورد مطالعه قرار می گیرد؛ تصور می شود موضوع صلح با طالبان در مسیر زیاد پرخم وپیچ قرار دارد و هر قسمت آن، چالش آفرین است که تا اینکه صلح واقعی فراهم شود.
۱.طالبان نسبت به آمدن شان بی اعتماد هستند وتردید های زیادی نزد شان وجود دارد وبه این موضوع می اندیشند که آیا آمدن شان موثر است ودر نظام سیاسی مسلط خواهند بود ویاخیر؟ گفت وگوهای صلح را دامِ میدانند که در آن گیر نه افتند ودر قفس شکارچی قرار نگیرند که در آن وقت هیچ چیزی از دست شان نخواهد آمد. فلهذا از قبل برنامه ریزی بیدارنه برای خود شان دارند تا چگونه موضوع صلح را گسترده سازند وقدم به قدم روی هر مورد به صورت جداگانه توافق نموده وخود شان را جا افتاده به صورت واقعی در نظام سیاسی سازند. بدین لحاظ بحث آمدن شان را از موضوعات کوچک آغاز می کنند وهر مورد را به صورت متفاوت وجداگانه به امتحان می گیرند ومراقب هستند که همه چیز به نفع شان است ویاخیر؟ در این مسیر موانع زیادی را در پیش رو می گذارند تا محتاطانه وارد صلح شوند. اگر برای موانع پاسخ های مثبت داده شود وصادقانه با طالبان رفتار شود به روند صلح می پیوندند در غیر آن هر یکی از آن موانع طالبان را می تواند به عقب کشاند و مواضع قبلی شان را ادامه دهند.
۲.از طرف دیگر جریان های سیاسی افغانستان در این مقطع زمانی با اعلام نتایچ انتخابات نیز موثریت خود را بر این روند دارند. این جریان ها یک دید مشترک با طالبان نسبت به حکومت ونتایج انتخابات دارند ولی بسیاری از موضوعات دیگر شان با طالبان متفاوت بنظر میرسد. این موضوع نیز می تواند چالش آفرین برای روند صلح افغانستان باشند وبی باوری وبی اعتمادی را برای طالبان بیشتر ایجاد کنند.
۳.از طرف دیگر ساختار سیاسی(حکومت) ظرفیت لازم را برای پذیرش طالبان وجریان های سیاسی در حکومت ندارد که عمده ترین چالش در موضوع صلح افغانستان محسوب می شود.
۴.فلهذا آمدن صلح واقعی بدلیل وجود چالش ها؛ زمان زیادی می خواهد، اما بی نتیجه نخواهد بود. در صورت نتیجه مثبت میدهد که ظرفیت های لازم برای موضوع صلح افغانستان در ساختار سیاسی ایجاد شود.
۵. این ظرفیت باید طالبان وجریان های سیاسی حاضر را در حکومت هضم نماید. اما پرسش اینجاست که آیا حکومت این ظرفیت را ایجاد خواهد کرد؟ آیا قدرت سیاسی خود را با طالبان وجریان های سیاسی مخالف تقسیم خواهد کرد؟ نتیجه کارکرد حکومت وحدت ملی که ناشی می شد از تقسیم قدرت چه پیامدهای را برای رییس جمهور ببار آورده بود آیا فراتر از آن را در دور دیگر می پذیرد؟ بدون پذیرش آن نه تنها موضوع صلح نتیجه نخواهد داد بلکه بحران های زیادی را ایجاد خواهد کرد. در مقابل این بحران ها، آیا از خشونت کار گرفته خواهد شد؟ در این مقطع زمانی چه باید کرد؟ لازم است که اوضاع همه جانبه مورد بحث قرار گیرد وحکومت آمادگی لازم خود را داشته باشد. اگر آمادگی برای صلح وپذیرش جریان های سیاسی مخالف وجود داشته باشد؛ بدون اینکه ساختار سیاسی در حکومت گسترده نشود؛ ظرفیت لازم در این ساختار بنظر نمیرسد. بدین لحاظ صلح؟